اختلالات و بیماریهای روانی انواع مختلفی دارند که بعضی از آنها در جامعه شایعتر بوده و فراوانی بیشتری دارند. از جمله بیماری های روانی شایع میتوان به افسردگی و اختلالات اضطرابی اشاره کرد که در هر دو جنس زن و مرد مشاهده میشود و بیشترین درصد مراجعه به روانشناس و کلینیکها را به خود اختصاص دادهاند. افرادی که در یک جامعه زندگی میکنند به دلایل مختلف مانند ژنتیک، تاثیر محیط و عوامل خانوادگی ممکن است مبتلا به بیماریهای روانی شوند.
لیست زیر علی رغم دربرنداشتن همه ی اختلالات روانی، دربردارنده ی شماری از مهم ترین دسته های اختلالات توصیف شده در دفترچه راهنمای تشخیصی و آماری اختلالات روانی (DSM) است. آخرین نسخه کتابچه راهنمای تشخیصی DSM-5 است و در ماه مه 2013 منتشر شد. DSM یکی از پرکاربرد ترین سیستم های طبقه بندی اختلالات روانی است و معیار های تشخیصی استاندارد را ارائه می دهد.
1. اختلالات تکوین عصبی
اختلالات تکوین عصبی از جمله مواردی هستند که به طور معمول در دوران نوزادی، کودکی یا بزرگسالی تشخیص داده می شوند. این اختلالات روانی شامل موارد زیر است:
کم توانی ذهنی
این اختلال که گاهاً تحت عنوان اختلال تکوینی ذهنی از آن یاد می شود، قبلا به عنوان عقب ماندگی ذهنی مطرح می شد. این نوع اختلال رشد از پیش از 18 سالگی آغاز می شود و با نقص عملکرد های ذهنی و رفتار های متناسب با آن ها مشخص می شود.
محدودیت های عملکرد ذهنی اغلب با کمک تست های ضریب هوشی مشخص می شوند و ضریب هوشی پایین تر از 70 اغلب نشانگر وجود محدودیت است. رفتار های انطباقی مهارت های عملی و روزمره مانند خود مراقبتی، تعامل اجتماعی و مهارت های زندگی را شامل می شود.
اختلال اوتیسم
این اختلال با نقایص دائمی تعامل و ارتباطات اجتماعی در جنبه های مختلف زندگی و همچنین الگو های رفتار های محدود و تکراری مشخص می شود. DSM بیانگر این است که علائم اختلال طیف اوتیسم باید در دوره اولیه رشد وجود داشته باشد و این علائم باید در جنبه های مهم زندگی از جمله عملکرد اجتماعی و شغلی اختلال قابل توجهی ایجاد کند.
اختلال بیش فعالی – کمبود توجه (ADHD)
ADHD با بروز دائمی بیش فعالی-تکانشگری و یا کم توجهی که با انجام کار ها در تداخل است و خود را در دو یا چند موقعیت مانند خانه، محل کار، مدرسه و موقعیت های اجتماعی نشان می دهد مشخص می شود. بر اساس اظهارات DSM-5 چندین مورد از این علائم باید قبل از سن 12 سالگی وجود داشته باشد و این علائم باید اثر گذاری منفی بر فعالیت های اجتماعی، شغلی یا دانشگاهی داشته باشند.
2. اختلال دو قطبی و اختلالات مرتبط
تشخیص اختلال دو قطبی با وجود تغییر در خلق و خو و همچنین تغییر در فعالیت و سطح انرژی صورت می گیرد. این اختلال اغلب شامل تغییرات احساسی بین حالت های سرخوشی و دوره های افسردگی است. چنین حالت های سرخوشی می تواند به عنوان شیدایی (مانیا) یا نیمه شیدایی (هیپومانیا) تشخیص و اعلام شود.
شیدایی
این حالت با دوره مشخصی از حالات سرخوشی، خوشحالی و تحریک پذیری و افزایش فعالیت و انرژی خود را نشان می دهد. گاهی اوقات این دوره های شیدایی با احساس پریشانی، تحریک پذیری و اعتماد به نفس بیش از حد مشخص می شوند. افرادی که تحت دوره شیدایی قرار می گیرند، مستعد انجام فعالیت هایی هستند که ممکن است عواقب منفی دراز مدتی مانند قمار و ولخرجی را نیز در پی داشته باشد.
دوره های افسردگی
این دوره ها با احساس افسردگی یا بد خلقی همراه با عدم علاقه به انجام کار ها قابل تشخیص اند و ممکن است احساس گناه، خستگی، و عصبانیت را نیز دربر گیرند. افراد مبتلا به اختلال دوقطبی در طول دوره افسردگی ممکن است علاقه خود را نسبت به انجام فعالیت هایی که پیش از این از آن ها لذت می بردند از دست بدهند، مشکلات خواب داشته باشند و یا حتی به خودکشی فکر کنند.
تأخیر کلی رشد
این تشخیص درمورد نا توانایی های رشدی کودکان زیر 5 سال سن صدق می کند. این تأخیر ها مربوط به مهارت های شناختی، عملکرد اجتماعی، گفتاری، زبانی و حرکتی است.
این موضوع عموماً به عنوان تشخیص موقت برای کودکانی مطرح می شود که هنوز خردسال اند و آزمون های IQ آن ها استاندارد است. هنگامی که کودکان به سن و سالی رسیدند که قادر به انجام یک تست هوش استاندارد باشند، ممکن است وجود ناتوانی ذهنی در آن ها تشخیص داده شود.
اختلالات ارتباطی
این اختلالات مواردی هستند که توانایی عملکرد، درک یا تشخیص زبان و گفتار را تحت تأثیر قرار می دهند. DSM-5 چهار نوع مختلف از اختلالات ارتباطی را مشخص می کند: اختلال زبان، اختلال صدای گفتار، اختلال فصاحت گفتار (لکنت زبان) و اختلال ارتباط اجتماعی(عملی).
هر دوی این دوره های شیدایی و افسردگی می توانند هم برای فردی که این نشانه ها را تجربه می کند و هم خانواده، دوستان و سایر نزدیکان که شاهد این رفتار ها و حالت های روحی هستند، ترسناک باشد. خوشبختانه درمان های مناسب و مؤثر، که اغلب شامل دارو ها و روان درمانی می شوند، می توانند به بیماران مبتلا به اختلال دوقطبی در کنترل موفق این علائم کمک کنند.
در مقایسه با نسخه قبلی DSM، معیار های دوره های شیدایی و نیمه شیدایی DSM-5 شامل افزایش تمرکز بر تغییرات سطوح انرژی و فعالیت و همچنین تغییرات خلق و خوی است.
3. اختلالات اضطرابی
اختلالات اضطرابی مواردی هستند که با ترس بیش از حد و مداوم، نگرانی، اضطراب و اختلالات رفتاری مرتبط با آن تشخیص داده می شوند. ترس واکنش احساسی به یک تهدید است، چه آن تهدید واقعی باشد وچه تصور شود. اضطراب پیش بینی تهدیدی است که ممکن است در آینده روی دهد. انواع اختلالات اضطرابی عبارتند از:
اختلال اضطراب فراگیر (GAD)
این اختلال با نگرانی بیش از حد در مورد وقایع روزمره مشخص می شود. در حالی که برخی از استرس و نگرانی ها یک جزء معمول و حتی شایع زندگی بشمار می روند، GAD نگرانی است که آنقدر زیاد است که سلامت و عملکرد فرد را با اختلال روبرو می کند.
آگورافوبیا (ترس از مکان های شلوغ)
این وضعیت با ترس از طیف وسیعی از مکان های عمومی خود را نشان می دهد. افرادی که این اختلال را تجربه می کنند اغلب می ترسند که در شرایطی که امکان فرار دشوار است، دچار وحشت زدگی یا حمله پانیک شوند.
به دلیل این ترس، افراد مبتلا به آگورافوبیا اغلب از موقعیت هایی که ممکن است منجر به تحریک حمله پانیک شوند، دوری می کنند. در برخی موارد، این رفتار اجتنابی ممکن است به جایی برسد که فرد حتی نتواند از خانه خود خارج شود.
اختلال اضطراب اجتماعی
اختلال اضطراب اجتماعی نوعی اختلال روانی نسبتاً شایع است که ترس غیر منطقی از مورد اشاره یا قضاوت گرفتن را شامل می شود. اضطراب ناشی از این اختلال می تواند تأثیر عمده ای بر زندگی فرد داشته باشد و حضور در مدرسه، محل کار و سایر اماکن اجتماعی را دشوار سازد.
فوبیا های خاص
این ترس ها شامل ترس شدید از یک شی یا موقعیت خاص در محیط هستند. نمونه هایی از شایع ترین انواع ترس های خاص شامل ترس از عنکبوت، ترس از ارتفاع و یا ترس از مار ها هستند.
چهار نوع اصلی فوبیا های خاص شامل حوادث طبیعی (رعد و برق، گردباد)، پزشکی (اقدامات پزشکی و دندانپزشکی، تجهیزات پزشکی)، حیوانات (سگ ها، مار ها، حشرات) و موقعیتی (فضا های کوچک، خانه خالی، رانندگی) هستند. افراد ممکن است هنگام مواجهه با موضوع یا موقعیت فوبیک، حالت تهوع، لرزش، افزایش ضربان قلب و حتی ترس از مرگ را تجربه کنند.
اختلال هراس (پانیک)
این اختلال روانی با حملات هراس انگیزی که اغلب بطور ناگهانی بروز می یابند و هیچ دلیلی برای بروز آن ها وجود ندارد، تشخیص داده می شود؛ به همین دلیل، افراد مبتلا به این اختلال عصبی اغلب با اضطراب و نگرانی در مورد احتمال بروز حمله پانیک بسر می برند.
افراد مبتلا به این اختلال ممکن است از قرارگیری در موقعیت ها و وضعیت هایی که حملات در گذشته در آن رخ داده است و یا مکان هایی که احتمال رخداد این واقعه در آن ها در آینده وجود دارد، اجتناب کنند. این ممکن است اختلالات قابل توجهی در بسیاری از زمینه های زندگی روزمره ایجاد کند و انجام کار های روزمره را دشوار سازد.
اختلال اضطراب جدایی
این وضعیت نوعی اختلال اضطراب است که شامل ترس یا اضطراب بیش از حد ناشی از جدا شدن از شخصیت های دلبسته (مورد علاقه) می شود. افراد اغلب با ایده اضطراب جدایی آشنا هستند چرا که این ترس به جدا شدن کودکان از پدر و مادرشان بر می گردد، با این حال بچه های بزرگ تر و بزرگسالان نیز ممکن است آن را تجربه کنند.
تشخیص ابتلا به اختلال اضطراب جدایی در زمانی که شدت بیش از حد علائم منجر به بروز اختلال در فعالیت های طبیعی شود، گذاشته می شود. این نشانه ها شامل ترس شدید از دور بودن از شخصیت مراقب و دلبسته هستند. فرد مبتلا به این علائم ممکن است به منظور ماندن در کنار شخصیت وابسته به وی، از خارج شدن از خانه، یا رفتن به مدرسه، یا ازدواج کردن اجتناب کند.
در نظرسنجی که در آرشیو روانپزشکی عمومی منتشر شده است، تخمین زده شد که حدود 18 درصد از بزرگسالان آمریکایی حداقل از یک اختلال اضطراب رنج می برند.
4. اختلالات مربوط به استرس
ضربه روحی و اختلالات ناشی از عوامل استرس زا قرار گیری در معرض یک واقعه استرس زا یا آسیب زا را شامل می شوند. اختلالات موجود در این گروه عبارتند از:
اختلال استرس حاد
اختلال استرس حاد با وجود اضطراب شدید تا یک ماه پس از مواجهه با حادثه منجر به حادثه خود را نشان می دهد. فجایع طبیعی، جنگ، تصادف و شاهد مرگ بودن از جمله نمونه های حوادث ناگوار هستند.
در نتیجه ی این اختلال، فرد ممکن است علائم گسستی چون حس تغییر واقعیت، ناتوانی در به خاطر آوردن جنبه های مهم رویداد، و فلاشبک (گذشته نمایی) های واضح چنان که گویی این رویداد در حال تکرار است، را تجربه کند. علایم دیگر می تواند شامل کاهش حساسیت عاطفی، یادآوری خاطرات دردناک، و بروز مشکل در تجربه احساسات مثبت باشد.
اختلال سازگاری
اختلالات سازگاری می تواند به صورت واکنش به یک تغییر ناگهانی مانند طلاق، از دست دادن شغل، پایان یافتن یک رابطه صمیمانه، یک تغییر، یا برخی آسیب ها یا نا امیدی رخ دهد. این نوع اختلال روان شناختی می تواند کودکان و بزرگسالان را روی دهد و با علائمی از قبیل اضطراب، تحریک پذیری، حالت افسردگی، نگرانی، نا امیدی و احساس انزوا خود را نشان می دهد.
اختلال استرس پس از سانحه (PTSD)
PTSD ممکن است بعد از رویارویی فرد با مرگ واقعی یا تهدید آمیز، آسیب جدی یا خشونت جنسی ایجاد شود. علائم PTSD شامل دوره های عود یا تجربه مجدد این رویداد ها، اجتناب از مواردی که موجب یادآوری این رویداد ها می شوند، احساس بروز حمله و داشتن افکار منفی هستند.
کابوس ها، فلاش بک ها، عصبانیت های شدید، مشکل در تمرکز، پاسخ های تکانشی شدید و مشکل در به یاد آوردن جنبه های این رویداد، تنها چند علائم احتمالی است که ممکن است در افراد مبتلا به PTSD دیده شوند.
اختلال دلبستگی واکنشی
اختلال دلبستگی واکنشی می تواند در نتیجه عدم ایجاد روابط و دلبستگی های سالم کودکان با مراقبان بزرگسال در طی چند سال اول کودکی ایجاد شود. علائم این اختلال عبارت است از فاصله گرفتن از مراقبین بزرگسال و اختلالات اجتماعی و عاطفی که ناشی از الگو های مراقبت و بی توجهی نادرست هستند.
5- اختلالات گسستگی
اختلالات گسستگی اختلالات روانشناختی هستند که منجر به گسست یا وقفه در جنبه های آگاهی، از جمله هویت و حافظه می شود.
آمنزیای گسسته (فراموشی تجزیه ای)
این اختلال شامل از دست دادن موقتی حافظه در نتیجه گسستگی است. در بسیاری از موارد، این از دست دادن حافظه که ممکن است تنها برای دوره ای کوتاه یا سال های طولانی ادامه یابد، نتیجه برخی از آسیب های روانی است.
فراموشی تجزیه ای بسیار فراتر از فراموشی ساده است. افراد مبتلا به این اختلال ممکن است جزئیاتی از وقایع را به یاد آورند، اما ممکن است تا مدت زمان مشخصی جزئیات دیگری را به خاطر نیاورند.
اختلال هویت تجزیه ای
اختلال هویت تجزیه ای که پیش از این تحت عنوان اختلال شخصیت چندگانه شناخته می شد، شامل وجود دو یا چند هویت یا شخصیت متفاوت است. هر یک از این شخصیت ها روش ارتباط و تعامل با محیط خاص خود را دارند. افراد مبتلا به این اختلال با تغییراتی در رفتار، حافظه، ادراک، پاسخ عاطفی و آگاهی همراه هستند.
اختلال شخص زدایی – واقعیت زدایی
اختلال شخص زدایی – واقعیت زدایی با تجربه حس بیرون بودن از بدن خود (شخص زدایی) و جدا شدن از واقعیت (واقعیت زدایی) مشخص می شود. افراد مبتلا به این اختلال غالباً حس غیر واقعی بودن و عدم ارتباط غیر ارادی از خاطرات، احساسات و آگاهی خود را دارند.
6. اختلالات روان تنی
این دسته از اختلالات که پیش از این با عنوان اختلالات سوماتوفرم از آن ها یاد می شد، در حال حاضر به عنوان علائم جسمی و اختلالات مرتبط شناخته می شوند. اختلالات روان تنی گروهی از اختلالات روانشناختی هستند که علائم جسمی واضحی که ممکن است دلیل جسمی قابل تشخیصی نداشته باشد را دربر می گیرند.
در مقایسه با روش های پیشین توصیف این اختلالات که مبتنی بر فقدان توضیح پزشکی برای علایم فیزیکی بودند، تشخیص فعلی بر افکار، احساسات و رفتار های غیر طبیعی که در پاسخ به این نشانه ها رخ می دهند، تاکید می کند. اختلالاتی که در این دسته قرار می گیرند عبارتاند از:
اختلال علائم جسمانی
اختلال علائم جسمانی شامل درگیری ذهنی با علایم فیزیکی است که انجام فعالیت های طبیعی و معمول را دشوار می سازد. این درگیری ذهنی با علائم، منجر به پریشانی عاطفی و مشکل در کنار آمدن با زندگی روزمره می شود.
نکته ای که حائز اهمیت است این است که علائم جسمی نشانگر تشدید درد جسمی، خستگی یا سایر علائم در فرد نیستند. در این شرایط، علائم جسمی آنقدر واقعی نیستند که زندگی فرد را مختل می کنند.
اختلال اضطراب بیماری
اختلال اضطراب بیماری با نگرانی بیش از حد در مورد داشتن یک وضعیت پزشکی تشخیص داده نشده خود را نشان می دهد. افرادی که از این اختلال روانی رنج می برند، نگرانی بیش از حدی در مورد عملکرد و حس بدن خود دارند و باور دارند که به یک بیماری جدی مبتلا هستند و یا به آن مبتلا خواهند شد و به نتیجه منفی تست های پزشکی اطمینان ندارند.
این درگیری ذهنی منجر به اضطراب و پریشانی قابل توجه شده و با اقداماتی مانند انجام آزمایشات پزشکی- درمانی و اجتناب از موقعیت های دربر دارنده خطر برای سلامتی همراه است.
اختلال تبدیلی
اختلال تبدیلی شامل تجربه علائم حرکتی یا حسی است که توجیه عصبی یا پزشکی متناسبی ندارند. در بسیاری از موارد، این اختلال بدنبال یک آسیب جسمی واقعی یا استرس زا که منجر به یک واکنش روانی و عاطفی می شود، روی می دهد.
اختلال ساختگی
احتلال ساختگی که پیش از این دارای دسته مختص به خود بود، در حال حاضر در گروه علائم جسمی و اختلالات مرتبط DSM-5 دسته بندی می شود. اختلال ساختگی زمانی روی می دهد که فرد به عمد علائم بیماری شبیه سازی، اغراق یا ایجاد می کند. سندرم مونشهاوزن، که در آن افراد برای جلب توجه خود را بیمار می کنند ، یکی از اشکال شدید این بیماری است.
7. اختلالات تغذیه ای
اختلالات تغذیه ای با نگرانی های وسواسی در مورد وزن و الگو های تغذیه ای مخرب که دارای تأثیر منفی بر سلامت روح و جسم هستند، خود را نشان می دهند. در این نوشته در مورد علائم اختلال خوردن صحبت کردیم. اختلالات تغذیه ای و غذایی که پیش از این برای تشخیص در دوران نوزادی و کودکی استفاده می شدند، در انواع اختلالات تغذیه ای DSM-5.8 قرار می گیرند و شامل موارد زیر هستند:
بی اشتهایی عصبی
بی اشتهایی عصبی با مصرف محدود مواد غذایی مشخص می شود و منجر به کاهش وزن و وزن بسیار پایین بدن می شود. افراد مبتلا به این اختلال دچار نگرانی و ترس از افزایش وزن و همچنین تصور اشتباه از ظاهر و رفتار خود هستند.
پر اشتهایی عصبی
پر اشتهایی عصبی شامل مصرف بیش از حد، و سپس اقدامات شدید برای جبران این زیاده روی است. این رفتار های جبرانی ممکن است شامل تحریک عمدی استفراغ، سوء مصرف ملین یا دارو های دیورتیک و ورزش بیش از حد باشد.
اختلال نُشخوار
اختلال نشخوار با بالا آوردن مواد غذایی که قبلاً جویده یا بلع شده به منظور بیرون ریختن یا بلع مجدد آن تشخیص داده می شود. بیشتر مبتلایان به این اختلال کودکان یا بزرگسالانی هستند که دارای تاخیر رشد یا ناتوانی ذهنی نیز می باشند.
مشکلات دیگری که ممکن است در اثر این رفتار روی دهند شامل پوسیدگی دندان، زخم مری و سوء تغذیه هستند.
اختلال پایکا (Pica)
پایکا شامل ولع و مصرف مواد غیر غذایی مانند خاک، رنگ و صابون است. این اختلال عمدتاً کودکان و افراد دارای ناتوانی رشدی را تحت تأثیر قرار می دهد.
اختلال پر خوری افراطی
اختلال پر خوری افراطی اولین بار در DSM-5 مطرح شد و شامل دوره هایی از پرخوری است که در آن فرد حجم بسیار زیادی را طی چند ساعت مصرف می کند. با این حال، افراد ضمن پرخوری، حس می کنند هیچ کنترلی بر خوردن غذا ندارند. گاهی اوقات این اختلال با احساساتی مانند احساس خوشبختی یا اضطراب، خستگی یا دنبال کردن وقایع استرس زا تحریک می شوند.
8. اختلال خواب
اختلالات خواب شامل وقفه هایی در الگو های خواب هستند که منجر به پریشانی و تأثیر بر عملکرد روز می شوند. از جمله اختلالات خواب می توان به موارد زیر اشاره کرد:
نارکولپسی (حمله ی خواب)
نارکولپسی شرایطی است که در آن افراد نیاز غیر قابل کنترلی به خواب احساس می کنند. افراد مبتلا به نارکوپلسی ممکن است باعث از دست رفتن ناگهانی تون عضلانی روبرو شوند.
اختلال بی خوابی
اختلال بی خوابی شامل نا توانایی در خوابیدن به میزان کافی است. اگرچه همه افراد تا حدی مشکلات خواب و اختلال در خواب را تجربه کرده اند، اما زمانی که بی خوابی با پریشانی یا اختلال قابل توجهی در طول زمان همراه باشد، یک اختلال محسوب می شود.
اختلال پرخوابی
اختلال پرخوابی با خواب آلودگی بیش از حد، ضمن داشتن خواب کافی مشخص می شود. افراد مبتلا به این بیماری ممکن است در طول روز در زمان های نامناسب، مانند زمان کار و مدرسه، بخوابند.
اختلالات خواب مربوط به تنفس
اختلالات خواب مربوط به تنفس مواردی هستند که ناهنجاری های تنفسی مانند آپنه خواب است که ممکن است در طول خواب روی دهد را دربر می گیرند. این مشکلات تنفسی می تواند منجر به وقفه های مختصر در خواب شود و می تواند مشکلات دیگری از جمله بی خوابی و خواب آلودگی در روز را در پی داشته باشد.
پاراسومنیا
پاراسومنیا بیانگر اختلالات مربوط به رفتار های غیر طبیعی است که در هنگام خواب روی می دهند. اینگونه اختلالات شامل راه رفتن در خواب، ترس از خواب، صحبت کردن در خواب و خوردن در خواب است.
سندرم پا های بی قرار
سندرم پا های بی قرار، یک وضعیت عصبی است که شامل داشتن احساسات نا خوشایند در پا ها و تمایل غیر قابل مقاومت برای حرکت پا ها به منظور تسکین این احساسات است. افراد مبتلا به این شرایط ممکن است در پا های خود احساس تیر کشیدن، خزیدن و سوزش داشته باشند، که با در پی داشتن حرکات اضافی، با خواب تداخل می یابد.
اختلالات خواب ناشی از سایر اختلالات روانی و همچنین اختلالات خواب مربوط به شرایط پزشکی عمومی از DSM-5 حذف است. علاوه بر این، آخرین نسخه DSM تأکید بیشتری بر شرایط بروز همزمان هر یک از اختلالات خواب بیدار دارد.
بر اساس اظهارات APA، این تغییر” بر این امر تأکید دارد که فرد دارای اختلال خواب، علاوه بر هرگونه اختلال پزشکی و روانی موجود، مستلزم توجه بالینی مستقل است و بر اثرات دو طرفه و متقابل بین اختلالات خواب و اختلالات پزشکی و روانی همزمان تأکید می کند. ”
9. اختلال هاي ایذایی
اختلالات کنترل تکانه ای، مواردی هستند که با نا توانایی در کنترل احساسات و رفتار ها همراه اند و منجر به آسیب به خود یا دیگران می شوند. این مشکلات همراه با کنترل عاطفی و رفتاری، با اقدامات منجر به نقض حقوق دیگران مانند از بین بردن اموال یا تجاوز فیزیکی و یا مواردی که با هنجار های اجتماعی، افراد صاحب قدرت و قوانین مغایرت دارند، مشخص می شوند. شماری از اختلالات کنترل تکانه ای شامل موارد زیر هستند:
کلپتومنیا (جنون دزدی)
کلپتومانیا به معنی نا توانی در کنترل تمایل برای دزدی است. افراد مبتلا به کلپتومانیا اغلب چیز هایی را می دزدند که واقعا به آن ها نیاز ندارند و یا هیچ گونه ارزش مالی واقعی ندارند. افراد دارای این شرایط پیش از ارتکاب به سرقت، با تنش فزاینده ای روبرو می شوند و پس از آن احساس رهایی و رضایت دارند.
پایرومانیا (جنون آتش افروزی)
پایرومانیا به معنی شیفتگی به آتش است و با اقدام به آتش سوزی، فرد و اطرافیان را به خطر می اندازد. افرادی که با پیرومنیا دست و پنجه نرم می کنند بیش از یک بار آتش سوزی براه انداخته اند. آنها همچنین پیش از آتش سوزی با تنش و تحریک عاطفی روبرو می شوند.
اختلال انفجاری متناوب
اختلال انفجاری متناوب با بروز ناگهانی عصبانیت و خشونتی که فرا تر از وضعیت پیش آمده است، مشخص می شود. افراد مبتلا به این اختلال ممکن است در واکنش به ناراحتی های روزمره یا نا امیدی ها، با انفجار خشم و عصبانیت روبرو شوند.
اختلال سلوک
اختلال سلوک شرایطی است که در کودکان و نوجوانان زیر 18 سالی که مرتباً معیار های اجتماعی و حقوق دیگران را نقض می کنند، تشخیص داده می شود. کودکان مبتلا به این اختلال نسبت به مردم و حیوانات خشن هستند، اموال را نابود کرده و دزدی می کنند، افراد را فریب می دهند و سایر قوانین و مقررات را نقض می کنند. این رفتار ها منجر به مشکلات قابل توجهی در فعالیت های تحصیلی، شغلی یا اجتماعی کودک می شود.
اختلال نا فرمانی مقابله جویانه
این اختلال پیش از سن ۱۸ سالگی آغاز می شود و با مبارزه طلبی، تحریک پذیری، عصبانیت، پرخاش و کینه جویی خود را نشان می دهد. با اینکه همه کودکان بعضی اوقات رفتار های نا خوشایندی دارند، اما بچه های مبتلا به اختلال نا فرمانی مقابله جویانه تقریباً تمام مواقع از انجام درخواست های بزرگسالان اجتناب می کنند و به رفتار هایی مبادرت می کنند که عمداَ دیگران را اذیت کنند.
10. اختلالات افسردگی
اختلالات افسردگی نوعی اختلال خلقی است که وضعیت های متعددی را در بر می گیرد. همه این وضعیت ها با وجود حالات غم، پوچی یا تحریک پذیر همراه با علائم جسمی و شناختی مشخص می شوند. این اختلالات از نظر طول دوره، زمان یا علت احتمالی از یکدیگر متمایز اند.
اختلال بی نظمی خلقی اخلال گر
یک اختلال مربوط به دوران کودکی است که با عصبانیت و تحریک پذیری شدید خود را نشان می دهد. کودکان مبتلا به این اختلال طغیان های مکرر و شدید به نمایش می گذارند.
اختلال افسردگی عمده (اختلال افسردگی ماژور)
اختلالی است که با کاهش علاقه به کار و حالت افسردگی همراه است و منجر به اختلالات قابل توجهی در نحوه عملکرد یک فرد می شود.
اختلال افسردگی مداوم (دیستمی)
این اختلال، نوعی افسردگی مزمن و مداوم است که با دیگر علائم افسردگی که ضمن خفیف بودن ماندگاری بیشتری دارند، مشخص می شود. مطرح کردن تشخیص مبنی بر این اختلال مستلزم حس افسردگی در بیشتر روز ها به مدت حداقل دو سال است.
دیگر اختلالات افسردگی یا اختلال افسردگی نامشخص
این تشخیص برای مواردی مطرح می شود که علائم، منظبق با معیار های تشخیص اختلال افسردگی دیگری نیستند، اما هنوز هم مشکلاتی در زندگی و عملکرد فرد ایجاد می کنند.
اختلال دیسفوریای پیش از قاعدگی
این وضعیت نوعی سندرم پیش از قاعدگی (PMS) است که با افسردگی، تحریک پذیری و اضطراب قابل توجهی که یک یا دو هفته قبل از شروع قاعدگی آغاز می شود، خود را نشان می دهد. معمولاً علائم چند روز پس از عدت ماهیانه خانم از بین می روند.
اختلال افسردگی ناشی از مواد/ دارو
این شرایط زمانی روی می دهد که فرد در زمان مصرف الکل یا مواد دیگر یا هنگام ترک یک ماده، علائم یک نوع اختلال افسردگی را تجربه کند.
اختلال افسردگی ناشی از دیگر شرایط پزشکی
این وضعیت مربوط به زمانی است که شرح حال بیمار نشان دهد علائم افسردگی وی ممکن است در نتیجه یک وضعیت پزشکی ایجاد شده باشد. شرایط پزشکی که ممکن است منجر به افسردگی شده یا در ایجاد آن نقش داشته باشد، شامل دیابت، سکته مغزی، بیماری پارکینسون، بیماری خود ایمنی، وضعیت های همراه با درد مزمن، سرطان ، عفونت ها و HIV / AIDS هستند.
اختلالات افسردگی همه با احساس غم و اندوه و بی حوصلگی که برای اثرگذاری بر نحوه عملکرد فرد به اندازه کافی پایدار و شدید هستند، مشخص می شوند. علائم شایع این اختلالات شامل مشکل در احساس علاقه و انگیزه، بی علاقگی نسبت به فعالیت های لذت بخش گذشته، اختلال در خواب و تمرکز ضعیف است.
معیار های تشخیصی مربوط به هر بیماری خاص متفاوت است. برای اختلال افسردگی ماژور، تشخیص مستلزم این است که فرد در همان دوره دو هفته ای پنج مورد یا شمار بیشتری از علائم زیر را تجربه کند.
یکی از این علائم باید حتماً خلق و خوی افسرده یا بی علاقگی نسبت به موارد لذت بخش گذشته باشد. علائم شامل موارد زیر است:
مشکلات دیگری که ممکن است در اثر این رفتار روی دهند شامل پوسیدگی دندان، زخم مری و سوء تغذیه هستند.
یکی از این علائم باید حتماً خلق و خوی افسرده یا بی علاقگی نسبت به موارد لذت بخش گذشته باشد.
علائم شامل موارد زیر است:
· خلق و خوی افسرده در بیشتر یا تمام روز ها
· کاهش علاقه یا بی علاقگی نسبت به فعالیت های لذت بخش گذشته
· کاهش یا افزایش قابل توجه وزن، یا کاهش یا افزایش اشتها
· اختلالات خواب (بی خوابی یا هایپرسومنی)
· احساس کاهش فعالیت بدنی یا بی قراری
· کمبود انرژی یا خستگی که بیشتر یا تمام روز به طول می انجامد
· احساس گناه یا بی ارزشی
· مشکل در فکر کردن یا تمرکز کردن
· درگیری ذهنی نسبت به مرگ یا افکار خودکشی
درمان اختلالات افسردگی اغلب شامل ترکیبی از روان درمانی و دارو ها است
.
11. اختلالات مرتبط با مصرف مواد
اختلالات مرتبط با مواد، مواردی هستند که مصرف و سوء مصرف مواد مختلف مانند کوکائین، متامفتامین، تریاک و الکل را شامل میشوند. این اختلالات ممکن است بیماری های ناشی از مواد مانند مسمومیت، ترک، بروز جنون، اضطراب و هذیان را در بر گیرد. از جمله این اختلالات می توان به موارد زیر اشاره کرد:
· اختلالات ناشی از الکل شامل مصرف الکل، که پر مصرف ترین ماده در ایالات متحده بشمار می آید.
· اختلالات ناشی از مصرف حشیش، علائمی از قبیل استعمال بیش از حد، احساس نا توانایی در قطع مصرف دارو و ادامه دادن مصرف با وجود عوارض جانبی در زندگی فرد، ایجاد می کند.
· اختلالات مصرف استنشاقی شامل استنشاق دود موادی مانند رنگ یا حلال است. همانند سایر اختلالات مربوط به مواد، افراد مبتلا به این بیماری نسبت به ماده ولع دارند و کنترل یا توقف در این رفتار را دشوار می بینند.
· اختلال مصرف مواد محرک شامل استفاده از محرک هایی مانند متآمفتامین، آمفتامین و کوکائین است.
· اختلال در مصرف دخانیات با علائمی مانند مصرف بیش از حد دخانیات، مشکل در قطع یا ترک آن ها، هوس و متحمل شدن عواقب جانبی اجتماعی در نتیجه مصرف دخانیات مشخص می شود.
اختلال قمار
طبق طبقه بندی DSM-5، اختلال قمار نیز در این طبقه بندی قرار می گیرد. بر اساس اظهارات انجمن روانپزشکی آمریکا، این تغییر ” نشانگر شواهد روزافزون و مداوم مبنی بر این است که برخی از رفتار ها مانند قمار، سیستم پاداش مغز را با اثراتی شبیه به سوء مصرف مواد مخدر فعال می کنند، و این علائم اختلال قمار تا حدی شبیه به اختلالات مصرف مواد است. ”
12. اختلالات عصب شناختی
اختلالات عصب شناختی با وجود نقص در عملکرد شناختی خود را نشان می دهد. این اختلالات افرادی که در بدو تولد یا اوایل زندگی دارای اختلال شناختی هستند را شامل نمی شوند. انواع اختلالات شناختی عبارتند از:
دلیریوم (روانآشفتگی)
دلیریوم اختلالی است که از آن تحت عنوان حالت پريشانيِ حاد نیز یاد می شود. این اختلال در مدت زمان کوتاهی – معمولاً چند ساعت یا چند روز – بروز می کند و با بروز اختلال در توجه و آگاهی خود را نشان می دهد.
اختلالات عصب شناختی
اولین ویژگی اختلالات عصب شناختی ماژور و مینور، کاهش شناخت اکتسابی در یک یا چند زمینه از جمله حافظه، توجه، زبان، یادگیری و ادراک است. این اختلالات شناختی می تواند به دلیل وضعیت های پزشکی نظیر بیماری آلزایمر، عفونت HIV، بیماری پارکینسون، مصرف مواد و دارو ها، بیماری عروقی و سایر موارد روی دهند.
13. اسکیزوفرنی
اسکیزوفرنی بیماری روانی مزمنی است که تفکر، احساس و رفتار فرد را تحت تأثیر قرار می دهد. این اختلال، بیماری دراز مدت و پیچیده ای است.
بر اساس معیار های DSM-5 تشخیص اسکیزوفرنی با وجود دو یا چند علامت برای مدت زمان حداقل یک ماه صورت می گیرد.
یکی از علائم باید حتماً یکی از موارد زیر باشد:
· هذیان: عقایدی که با واقعیت در تضاد هستند
· توخا: دیدن یا شنیدن چیزهایی که واقعیت ندارد
· كلام آشفته: کلمات از قواعد زبانی پیروی نمی کنند و ممکن است نامفهوم باشند
علائم ثانویه ممکن است یکی از موارد زیر باشد:
· رفتار کاملاً نامنظم یا جنون آمیز: تفکر آشفته، رفتار یا حرکات عجیب و غریب
· علائم منفی: نا توانایی در شروع برنامه ها، صحبت کردن، ابراز احساسات یا احساس لذت
تشخیص مبنی بر این اختلال مستلزم بروز اختلالات قابل توجه در عملکرد اجتماعی یا شغلی به مدت حداقل 6 ماه است. شروع اسکیزوفرنی معمولاً در اواخر نوجوانی یا اوایل دهه 20 است و بروز آن ها مردان معمولاً زود تر از زنان صورت می گیرد. علائم اولیه بیماری که ممکن است قبل از تشخیص رخ دهد شامل انگیزه ضعیف، ارتباط گیری همراه با دشواری و عملکرد ضعیف در مدرسه است.
بر اساس گفته انستیتوی ملی بهداشت روان، چندین عامل از جمله ژنتیک، شیمی مغز، عوامل محیطی و مصرف مواد می تواند در ایجاد اسکیزوفرنی نقش داشته باشند.
اگرچه درمانی برای اسکیزوفرنی وجود ندارد، اما با این حال درمان هایی در دسترس است که کنترل علائم بیماری را ممکن می کند. این درمان ها معمولاً شامل دارو های ضد روانپریشی، روان درمانی، خود مدیریتی، آموزش و پشتیبانی اجتماعی هستند.
14. اختلالات وسواسی- جبری
اختلالات وسواسی- جبری و اختلالات مرتبط با آن دسته ای از بیماری های روانی است که موارد زیر را شامل می شوند:
· اختلال وسواس فکری (OCD)
· اختلال خود زشت انگاری
· اختلال احتکار
· تریکوتیلومانیا (اختلال کندن مو)
· اختلال کندن پوست
· اختلال وسواسی-جبری و اختلالات مرتبط ناشی از مواد / دارو
· اختلال وسواسی-جبری واختلالات مرتبط ناشی از وضعیت های پزشکی دیگر
هر بیماری در این طبقه بندی مجموعه معیار های تشخیصی خاص خود را دارد.
اختلال وسواسی- جبری بیانگر این است که برای تشخیص اختلال وسواسی- جبری، فرد باید وسواس، اجبار یا هر دو را تجربه کند.
· وسواس: به عنوان افکار، تکانه ها و فشار های مکرر و مداومی تعریف می شود که منجر به پریشانی یا اضطراب می شوند
· اجبار: رفتار های تکراری و بیش از حدی که فرد احساس می کند باید انجام شوند. این اقدامات برای کاهش اضطراب یا جلوگیری از وقوع نتایج ناگوار انجام می شود.
در راستای تشخیص وسواس و اجبار نیز، این اختلال باید در دراز مدت روی دهد، یک ساعت یا بیشتر در روز بطول بیانجامد، و یا باعث پریشانی یا اختلال عملکردی قابل توجه شود، و نباید به سایر وضعیت های پزشکی یا مصرف مواد نسبت داده شده و با سایر اختلالات روانپزشکی مانند اختلال اضطراب عمومی شرح داده شود.
درمان OCD معمولاً با کمک ترکیبی از درمان ها و دارو ها صورت می گیرد. از جمله درمان های متدارول، درمان شناختی – رفتاری (CBT) یا نوعی CBT است که تحت عنوان مواجهه و پیشگیری از پاسخ عملی(ERP) شناخته می شود. دارو های ضد افسردگی مانند کلومیپرامین یا فلوکستین نیز برای کنترل علائم تجویز می شوند.
15. اختلال شخصیتی
اختلالات شخصیتی با الگوی پایدار افکار، احساسات و رفتار های ناهنجار که می تواند بروز اختلال جدی در روابط و دیگر حوزه های زندگی را در پی داشته باشد، مشخص می شوند. انواع اختلالات شخصیتی عبارتند از:
اختلال شخصیت ضد اجتماعی
اختلال شخصیت ضد اجتماعی با بی توجهی دیرینه نسبت به قوانین، هنجار های اجتماعی و حقوق دیگران مشخص می شود. افراد مبتلا به این اختلال معمولاً علائم خود را در دوران کودکی نشان می دهند، و ضمن داشتن مشکل در احساس همدلی با دیگران، نسبت به رفتار های مخرب خود ابراز پشیمانی نمی کنند.
اختلال شخصیت دوریگزین یا اجتنابی
اختلال شخصیت اجتنابی شامل مهار اجتماعی شدید و حساسیت به رد شدن است. این احساس ناامنی منجر به بروز مشکلات اساسی در زندگی و عملکرد روزانه فرد می شود.
اختلال شخصیت مرزی
اختلال شخصیت مرزی با علائمی از جمله بی ثباتی عاطفی، روابط بین فردی ناپایدار و شدید، ناپایداری شخصیت و رفتار های تکانشی همراه است.
اختلال شخصیت وابسته
اختلال شخصیت وابسته شامل یک الگوی مزمن از ترس از جدایی و نیاز مفرط به مراقبت از آن است. افراد مبتلا به این اختلال غالباً درگیر رفتار هایی هستند که در راستای اقدامات مراقبتی نسبت به سایرین نقش دارند.
اختلال شخصیت نمایشی
اختلال شخصیت نمایشی با الگوی عاطفی شدید و رفتار های هدفمند همراه است. افراد با این شرایط در موقعیت هایی که در مرکز توجه قرار ندارند، احساس ناراحتی می کنند، به سرعت احساسات خود را تغییر می دهند، و ممکن است در رفتار های نا مناسب اجتماعی که برای جلب توجه دیگران طراحی شده اند، درگیر شوند.
اختلال شخصیتی خودشیفته
اختلال شخصیت خودشیفتگی با الگوی پایدار خود بزرگ پنداری، خود خواهی و فقدان حس همدلی همراه است. افراد مبتلا به این اختلال بیشتر از سایرین به خود اهمیت می دهند.
اختلال شخصیت وسواسی-جبری
اختلال شخصیت وسواسی- جبری یک الگوی فراگیری از مشغولیت فکری نسبت به نظم، کمال گرایی، انعطاف ناپذیری و کنترل ذهنی و میان فردی است. این شرایط از اختلال وسواس فکری (OCD) متمایز است.
اختلال شخصیت پارانوئید
اختلال شخصیت پارانوئید با بی اعتمادی نسبت به دیگران، حتی خانواده، دوستان و همسر مشخص می شود. افراد مبتلا به این اختلال، حتی در نبود هیچ گونه مدرک و توجیهی، نسبت به هدف دیگران بدبین هستند.
اختلال شخصیت اسکیزوئید
اختلال شخصیت اسکیزوئید شامل علائم دربرگیرنده دوری از روابط اجتماعی می شود. افراد مبتلا به این اختلال به داشتن زندگی درونی خود متمایل اند و اغلب نسبت به روابط بی تفاوت هستند. آنها عموماً افرادی بی عاطفه تلقی می شوند و سرد و بی روح به نظر می رسند.
اختلال شخصیت اسکیزوتایپال
اختلال شخصیت اسکیزوتایپال با ویژگی های گفتار، رفتار، ظاهر و تفکر غیر عادی (عجیب و غریب) مشخص می شود. افراد مبتلا به این شرایط ممکن است عقاید منحصر بفرد یا “تفکر سحرآمیز” داشته باشند و در برقراری ارتباط با مشکل روبرو باشند.
و در آخر …
به گفته ی روانشناسان و روانپزشکان اختلالات روانشناختی می تواند منجر به بروز اختلال در فعالیت های روزمره، ارتباطات، کار، مدرسه و سایر حوزه های مهم شود. با کمک تشخیص و درمان مناسب، افراد می توانند از علائم خود رهایی پیدا کرده و راه های مقابله مؤثر را پیدا کنند.
تهیه و تنظیم :
نشاط خسروی – میکروبیولوژیست
منبع:
https://www.verywellmind.com
www.darmankade.com